علوم سیاسی |
اندیشه های سیاسی ماوردی ابوالحسن علی بن محمد بن حبیب الماوردی (450-364قمری) از بزرگان صاحبنظر در مباحث سیاسی اسلام شافعی مذهب دارای تمایلات معتزلی [1] . و دانش آموخته حوزههای بصره و بغداد بود. با این که تخصص عمدهاش فقه بود ولی در علوم دیگر و دانشهای عقلی بهره وافر داشت. بیشتر عمر را در بغداد و در خدمت دستگاه خلافت عباسی گذراند. در دوره خلافت القادر (422-381ق) و القائم (467-422ق)از اعضای دستگاه به ویژه در زمان وزارت ابوالقاسم علیبن مسلمه (مقتول به سال 450قمری) از کارگزاران عمده خلافت محسوب میشد. از منصبهای وی قاضیالقضاتی تا ارتقا به اقضیالقضاه است [2] . وی از سلسله جنبانان اندیشه سیاسی اسلام است و نظریه پردازان سیاست اسلامی بعد از او تا حال به نحوی به اندیشهها و دیدگاههای او معطوف بودهاند[3] . در عصری میزیست که امپراتوری بزرگ اسلامی دچار تشتت بود و ملیتهای مختلف که آلبویه و سلجوقیان در مناطق شرقی از مهمترین آنها بودند داعیه استقلال داشتند افکار و آرای جدید در زمینههای کلامی فقهی سیاسی و... رونق داشت. خلافت مرکزی با ضعفهای تئوریک و عملی فراوان مواجه و مشروعیت آن به شدت تنزل یافته بود. از این رو عصر ماوردی دارای مولفههای دوگانه بود: از یک سو تمدن و فرهنگ اسلامی در اوج شکوفایی و از طرف دیگر بنیانهای سیاسی اسلام دچار مخاطرات بود. ماوردی با بهرهگیری از فرهنگ شکوفای اسلام به بازسازی و پیریزی نظریه خلافت در قالبی کارآمد پرداخت. ماوردی در سیاست اسلامی همسان ابن سینا در فلسفه مشاء و شهابالدین سهروردی در فلسفه اشراق از متفکران درجه اول محسوب میگردد. با اینکه درباره ماوردی گفتهها و نوشتهها زیاد است ولی همچنان جای پژوهش باقی است. در این مقاله نه قصد پرداختن به تمام ابعاد شخصیتی و اندیشه وی و نه تحلیل همه مسائل اندیشه سیاسیاش است بلکه در صدد مقایسه و تطبیق چهار کتاب سیاسی وی و نشان دادن جامعیت نسبی او در مسائل نظری سیاست اسلامی هستم. حتی به بررسی مقایسهای دیدگاههای سیاسی وی با دیگر مذاهب و آرا مانند شیعه نمیپردازم هر چند از جمله پژوهشهای عاجل در این زمینه است. [4] کتابهای ماوردی برای به دست آوردن سیمای علمی ماوردی فهرستی از آثار منتشر شدهاش با مشخصات کتاب شناختی هریک ارائه میشود: 1- الاحکامالسلطانیه: قاهره مطبعه الوطن 1298ق. بیروت دارالکتب العلمیه 1978م/1398ق. افست: قم دفتر تبلیغات اسلامی 1406ق.264ص. توسط محمد بدرالدین النعسانی الحلبی تصحیح و منتشر (قاهره مکتبه الخابفی 1327 ق/1909 م) و به کوشش انگر enger در بن به سال 1915میلادی نشر یافته است. این کتاب به زبانهای مختلف ترجمه شده است آقای محمدتقی دانش پژوه گزارشی از ترجمه فارسی آن توسط قوامالدین یوسف بن حسن حسینی (درگذشت 922ق) برای رستم بهادر آققوینلو داده است. [5] س.کیسر (s.keyzer) به هلندی (لاهه 1862م) و فاگنان (e.fagnan.e) به فرانسه (الجزائر 1915م) [6] ترجمه کردهاند 2- ادب الدنیا و الدین. با تحقیق مصطفی سقا (بیروت دارالفکر و ترجمه فارسی آن توسط عبدالعلی صاحب (مشهد بنیاد پژوهشهای اسلامی 1372 ) منتشر شده است. 3- اعلام النبوة. چاپ اول: بیروت دارالکتب العلمیه 1393ق/1973م 263ص. 4- الاقناع مختصر کتاب الحاوی الکبیر. یک دوره فقه در قلمرو همه مذاهب اهل سنت و متمایل به فقه شافعی و به فرمان القادر بالله نوشته و به کوشش خضر محمد خضر در قاهره منتشر شده است. 5- الامثال و الحکم. با تحقیق فواد عبدالمنعم احمد (قطر دارالحرمین 1983م) منتشر شده است. 6- تسهیل النظر و تعجیل الظفر فیاخلاق الملک و سیاسةالملک. توسط محیی هلال السوعان تصحیح و منتشر شده است (بیروت دارالنهضه العربیه 1981م). نیز با تحقیق و مقدمه مفصل و تحلیلی رضوانالسید (بیروت دارالعلوم العربیه 1987م) منتشر شده است. 7- الحاوی الکبیر (شرح مختصر المزنی). متن از ابوابراهیم اسماعیل بن یحیی المزنی و شرح از ماوردی و یک دوره فقه استدلالی شافعی است. قبلاً بخشهایی از آن در دانشگاههای مختلف مصر به صورت پایان نامههای دکترا یا کارشناسی ارشد تصحیح شده و اخیراً چاپ منقحی از آن به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموعود (بیروت دارالکتب العلمیه 1424ق/1994م) انجام یافته است. بخشی از آن زیر عنوان ادبالقاضی در دو جلد با تحقیق محیی هلال السرحان (بغداد احیاءالتراث الاسلامی 1391-92ق) منتشر شده است نیز بخشی دیگر از آن با عنوان الاقرار بالحقوق والمواهب والمواریث به کوشش طاهر اسماعیل محمد البرزنجی (بغداد مکتبه الشرق الجدید 1407ق) نشر یافته است. 8- قوانین الوزارة. [7] قاهره بینا 1329ق - با تحقیق فؤاد عبدالمنعم احمد و محمد سلیمان داود (اسکندریه مؤسسه شبّاب الجامعه 1411ق) و زیر عنوان قوانین الوزارة وسیاسةالملک با تحقیق رضوان السید (بیروت دارالطلیعة 1979م) انتشار یافته است. 9- نصیحةالملوک. با تحقیق فواد عبدالمنعم احمد (اسکندریه مؤسسه شبّاب الجامعه 1988م) و با تحقیق خضر محمد خضر (الکویت مکتبةالفلاح 1403ق/ 1983م). و با تحقیق محمد جاسمالحدیثی (عراق وزارةالثقاقة) الاعلام 1406ق/1886م ) منتشر شده است. این اثر منسوب به ماوردی است و احتمال داده شده از احمدبن سهل (ابوزید بلخی) باشد.[8] نسخه شناسی و بررسی انتساب یا عدم انتساب آن به ماوردی در حوصله این مقاله نیست حاجی خلیفه آن را از ماوردی دانسته [9] بر همین نظر اکتفا میکنیم. 10- النکت والعیون (تفسیرالماوردی). شش جلد با تحقیق السیدبنعبدالمقصودبن عبدالرحیم (بیروت دارالکتب العلمیه و مؤسسه الکتب الثقافیه 1412ق/1992م) منتشر شده است. چهار اثر از ده اثر مزبور مستقلاً به سیاست پرداختهاند: الاحکام السلطانیه قوانین الوزارة تسهیلالنظر و نصیحةالملوک. در الاقناع والحاوی مبحثی در زمینه فقه سیاسی وجود ندارد ولی مباحث قضا و جزا آمده است. نظام و ساختار مباحث سیاسی در آثار ماوردی تبویب و تنظیم مباحث سیاسی در چهار اثر الاحکام السلطانیة نصیحةالملوک تسهیل النظر وتعجیلالظفر و قوانین الوزارة همانند نیست. بررسی تطبیقی ساختار صوری آنها گویای نظام فکری در هریک از آن آثار است. الاحکام السلطانیة از اولین آثاری است که به نظام سیاسی خلافت پرداخته [10] و دارای بیست باب و هر باب شامل فصلهایی است. ماوردی در مقدمه به طبقه بندی بیستگانه از مباحث حکومتی فقه تصریح کرده است.[11] ترتیب این بابها چنین است: عقدالامامة تقلید الوزارة تقلید الامارة علی البلاد تقلید الامارة علی الجهاد الولایة علی حروب المصالح ولایة القضاء ولایة المظالم ولایة النقابه علی ذوی الانساب الولایة علی امامة الصلوات الولایة علی الحج ولایة الصدقات الفیء والغنیمة الجزیه والخراج فیما تختلف احکامه من البلاد احیاءالموات واستخراج المیاه الحمی والارفاق احکام الاقطاع وضع الدیوان واحکامه احکام الجرائم احکام الحسبة. غیر از باب اول که به چگونگی شکلگیری رهبری و شیوه مشروعیتیابی و نقش مردم در تکوین دولت پرداخته بقیه بابها به بررسی شئون و مناصب سیاسی بینالمللی اقتصادی اداری قضایی و جزایی زمامدار اسلامی پرداخته است. نصیحة الملوک تقسیم دهگانهای از موضوعهای سیاسی ارائه کرده است: البحث علی قبول النصائح فضائل الملوک وما یجب علیهم ان یاخذوا به انفسهم الخلال التی من جهتها یعرض الفساد فی الممالک والملک معالجة قساوة القلب سیاسة النفس وریاضتها سیاسة الخاصة من الاهل والولد والقرابة والخدم والجند سیاسة العامة وتدبیر اهل المملکة تدبیر الاموال تدبیر الاعداء واهل الجنابات تقدیم النیات وطلب التاولات. سیمای مباحث این اثر موعظه گری نصیحت و اخلاق سیاسی نه همانند الاحکام السلطانیة بیان وجوب و حرمتهای فقهی است[12] ماوردی در مقدمه خود را ملتزم به احادیثی همچون «انما الدین النصیحة قیل: لمن یا رسول الله قال: لله ولرسوله ولائمة المسلمین وجماعتهم.»[13] دانسته و مصداق اتمّ نصیحت را موعظه زمامدار میداند: «الملوک اولی الناس بان تهدی الیهم النصائح....اذ کان فی صلاحهم صلاح الرعیة وفی فسادهم فساد البریة.... من غش الامام فقد غش العامة... من کتم السلطان نصیحتة والاطباء مرضه والاخوان بثه فقد خان نفسه.... لهذا ماجرت العادة فی الانبیاء ان یبعثهم الله الی ملوک الامم.»[14] اخلاق سیاسی در کنار مباحث دیگر سیاست مانند فلسفه و فقه سیاسی دارای اهمیت فراوان است از این رو ماوردی جنبههای مختلف اخلاق سیاسی را در این اثر بررسی کرده است. وظایف زمامدار در تهذیب و تزکیه نفس خودش تربیت و بهسازی روانی و اخلاقی نزدیکان و خانوادهاش و تربیت مستمر خادمان و حفاظت از اخلاقیات ممدوح و بازداشتن آنان از خصال ناپسند همچنین روشهای اکتساب صفات نیکو بخشی ازمباحث این اثر و بخش دیگر اخلاقیات دستگاههای دولتی است. حاکم عهدهدار ایجاد و حراست از صفات و خصایل نیکو در نظامیان مسئولان اقتصادی و مسئولان اداری است. حتی اخلاق شرعی هرگونه برخورد عذرآمیز با دشمنان را برنمیتابد و ماوردی مناسبات صحیح با دشمن و اهل جنایت را برشمرده است.[15] این که حاکم چه نوع لباسی بپوشد و در کدام ظرف تناول طعام نماید از دیدگاه اخلاق دینی جای سخن دارد.[16] علل اخلاق همانند علل احکام در زمینه سیاست در خور توجه و در باب سوم و لا به لای فصلهای دیگر مطرح شده و پیآمدهای اخلاق مذموم که به تباهی کیان دولت منجر میگردد تعلیل گردیده است. مقبولیت دولت به دو نوع مشروعیت حقوقی و مشروعیت اخلاقی یا روان شناسانه منقسم است. هر نظام حکمرانی از دو منبع حقوق و اخلاق کسب وجاهت و مشروعیت مینماید. تمام سعی ماوردی در «نصیحةالملوک» تبیین مشروعیت اخلاقی نظام سیاسی خلافت و در «الاحکامالسلطانیه» تشریح مشروعیت حقوقی آن است. ماوردی در کتاب «قوانینالوزارة» به وزارت به عنوان یک نهاد که معین رهبری با ضوابط قوانین و وظایف حقوقی ویژه پرداخته است. این نهاد بعد از رهبری عهدهدار عالیترین منصب در تدبیر امور و اداره جامعه است. مباحث مربوط به وزارت در هشت فصل در این اثر ارائه شده است: معنی الوزارة وانواعها التنفیذ الدفاع الاقدام الحذر التقلید والعزل وزارةالتنفیذ الحقوق العهود والوصایا. دو نوع وزارت تنفیذ و تفویض وظایف هریک روابط آنها با رهبری چگونگی تکوین و عزل آنها شرایط آنها ذیل عناوین مزبور بررسی شده است. باب دوم «الاحکامالسلطانیة» نیز به سه مبحث از مباحث وزارت پرداخته بود: انعقاد وزارت تفویض کمتر بودن شروط وزارت تنفیذ انتصاب بیش از یک وزیر توسط خلیفه. اما در «قوانین الوزارة» مسائل وزارت مفصلتر با نگاه حقوقی بررسی شده است. «تسهیل النظر وتعجیل الظفر فیاخلاق المکلک و سیاسة الملک» همانگونه که از نامش پیداست دارای دو مبحث کلی اخلاق زمامدار و کشورداری است. مبحث اول خلاصهای از کتاب نصیحةالملوک است و به فضایل و رذایل حاکم میپردازد. مبحث «اسباب اختلال الدول» این کتاب با باب سوم کتاب نصیحةالملوک شباهت دارد. ماوردی در مبحث دوم مقولههای سیاسی را نه از نگاه یک حقوقدان و فقیه بلکه از منظر یک فیلسوف و عالم سیاسی نگریسته و تحلیل کرده است. تحلیلهای وی صبغه فقهی ندارد بلکه تعلیل و غایت سنجی و استدلال عقلی از مهمترین ویژگیهای آن است. بحثهایی همچون مناسبات زمامدار و مردم و دین قواعد دولت و کشور اقشار اجتماعی و رابطه هریک با نظام حاکم چگونگی اداره جامعه گویای ذهنیت اصلی نویسنده است. البته مسائل فقهی در مطاوی مباحث نه به منظور ارائه ابحاث فقهی بلکه برای تشیید و تحکیم مباحث عقلی و استدلالی است. منابع و مصادر اندیشههای سیاسی ماوردی تبحر ماوردی در علوم مختلف اسلامی و بهره وی از تجارب امکان ارائه نوشتههایی در مقولههای مختلف سیاست را به او میداد. فقه را نزد استادان بزرگی هم چون ابوالقاسم الصیمری (درگذشت 386ق) [17] و شیخ ابوحامد الاسفراینی (درگذشت 406ق) آموخت. مهارت وی در این دانش به اندازهای رسید که او را از امامان مذهب شافعی نامیدهاند.[18] ابن صلاح و ابنخلکان وی را از وجوه فقیهان شافعی میدانند.[19] آثار فقهی او مانند «الحاوی الکبیر» گواه این امر است. ماوردی حدیث را از استادان مبرزی هم چون حسن بن علی بن محمد الجبلی محمدبن علیبن زجر المنقاری و محمدبن المعلی الازدی فراگرفت.[20] دانش وی از تفسیر قرآن به گونهای است که کتاب تفسیری وی «النکت والعیون»[21] مورد توجه عالمان بوده است. در حالی که اکثر اندیشمندان تفسیر وی را ستودهاند برخی بر مواضع اعتزالی آن خرده گرفتهاند.[22] با این که در عصری میزیست که دانشهای فلسفی رونق داشت و متفکرانی با اتکا بر میراث فلسفه یونان در متافیزیک طبیعیات ریاضیات اخلاق فلسفی و سیاست مدن آثاری میآفریدند ولی مشی ماوردی شباهتی به آنان نداشت و در دانشهای عقلی متکلم بود. البته آگاهی به آراء فلسفی داشته است. کتاب اعلامالنبوة گواه کلام اعتدالی اوست. در مورد گرایش وی به اشعریت یا اعتزال بین صاحب نظران آرای متهافتی وجوددارد.[23] هر چهار اثر سیاسی ماوردی مشحون از دانشهای فقهی کلامی تفسیری و حدیثی اما نه به یک اندازه است. آقای رضوان السید مصادر گفتههای ماوردی را در «تسهیلالنظر» در پاورقیها و نیز در فهارس پایانی آورده است. غیر از استفاده از قرآن احادیث نبوی و نهجالبلاغه جملات و عبارتهای فراوانی از آثار یونانی ایرانی و عربی قبل از اسلام آورده است. نقل قولهای فراوان از اسکندر اردشیر انوشیروان کسری سابور بزرگمهر سقراط لقمان حکیم متنبی جالینوس همچنین از خلیفهها و سردمداران اسلامی به عنوان تجربههای زمامداری مانند مأمون و هارونالرشید آورده است. تعبیر «قال بعض الخلفاء» زیاد دارد. در باب اول نظامی که از فضایل و رذایل ارائه کرده شبیه اخلاق نیکو ماخوس ارسطو است. در باب دوم از واژههای الحزم الحذر تدبیر و... که گویای اهمیت عقل و تجربه در کشورداری است بهره گرفته است. مبحث اقسام الملوک مأخوذ از الادبالکبیر ابن مقفع است.[24] از نظر بهرهوری از منابع و مصادر دینی و غیردینی کتاب «نصیحةالملوک» همانند «تسهیل النظر» است. با این که حدود سیصد شاهد قرآنی و صدوپنجاه روایت نبوی در کل کتاب آورده ولی فقط پنجاه مورد از ارسطو نقل قولهایی دارد و فراوان از انوشیروان بزرگمهر بهرام گور اسکندر مقدونی افلاطون اردشیر و دیگر متفکران ایران و یونان مضرابهایی نقل کرده است: «لاننفرد فی کتابنا بآرائنا ولانعتمد فی شیء نقوله علی هوانا دون ان نحتج لما نقوله فیه ونذکره بقول الله المنزل فیکتابه واقاویل رسول(ص) المرویة وآثاره ثم سیدالملوک الاولین والائمه الماضین والخلفاء الراشدین والحکماء المتقدمین فیالامم الخالیة والایام الماضیة.[25] مطاوی کتاب «قوانین الوزارة» بیشتر به نصوص روایی و قرآنی و متون دینی متکی است. وزارت به صورت یک نهاد در فرهنگهای سیاسی ایران و یونان معلول و معمول بوده است. به شهادت آیه قرآن که از قول موسی میفرماید: «واجعل لی وزیراً من اهلی هارون اخی» [26] وزارت در مصر باستان هم وجود داشته است. به هر رو پس از گذشت سالیانی از ظهور اسلام وزارت از فرهنگ ایرانی و یونانی به سیاست اسلامی راه یافت و ماوردی از اولین نظریهپردازانی بود که از منظر حقوقی آن را بحث کرد و ابعاد مختلف آن را تحلیل و قواعد و شروطی برای آن درنظر گرفت و بالاخره ساختار آن را تکامل و لباس شریعت بر آن پوشاند.[27] البته قبل از ماوردی کتابهایی در زمینه تاریخ وزارت نوشتهاند مانند: «کتابالوزراء» از جهشیاری و «کتابالوزراء» از ابوبکر محمدبن یحیی الصولی. با توجه به پیشینه وزارت در غیر فرهنگ اسلامی لاجرم ماوردی بایست از تحقیقات دیگران استفاده کرده باشد. محققان این اثر در مقدمه مینویسند: «ان الماوردی قد حصل کتابه من مصادر سیاسیة و تاریخیة وادبیة متفرقه الف بینها بالضافة الی ما اضافه الی هذا الکتاب من خبرة واقع عاش حیاته السیاسیة بین الخلفاء والسلاطین والوزراء. وقراءاته فیالکتب الفارسیة ومعرفته بحکم الهند والروم والفرس والحکماء و شعراء العرب.»[28] آنان الادبالکبیر و الادبالصغیر از ابنمقفع کلیله و دمنه اخلاقالملوک و البیان و التبیین از جاحظ و عیون الاخبار از ابنقتیبه را از منابع ماوردی در قوانین الوزارة نامیدهاند. ماوردی در «الاحکام السلطانیة» با شیوههای فقهی و در چهارچوب فقه شافعی و با عصای منابع فقه (قرآن سنت عقل اجماع و قیاس) به تحلیل و تبیین مسائل سیاسی پرداخته است. در عین حال مصلحت عمومی عرف رویه اداری و عملی و شرایط زمان و مقتضیات آن برای وی اهمیت داشته است[29] چرا که ماوردی از یکسو در صدد نظریه پردازی و تأسیس نظام حقوقی خلافت و زمامداری است و از سوی دیگر واقعگرا و واقعبین میباشد.[30] برخلاف برخی از محققان که «الاحکام السلطانیه» را آرمانی محض و تئوری پردازی به دور از واقعیتها میدانند [31] ماوردی در مقدمه خلافت را تمهیدی برای مصالح امت و تدبیر امور که برنامههای عملی فرمانروایی میباشند معرفی کرده است.
[ چهارشنبه 93/9/26 ] [ م. مباشری ]
[ لطفا نظر دهید ]
|